تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان فرهنگی و آدرس golsa.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
توجه کرده اید دربرخي ازمهماني ها به خصوص، اگر در جمع پزشکي باشد همه او را سئوال پيچ مي کنند. يکي مي پرسد : « مرتب دل درد دارم چکارکنم ؟» يکي سئوال مي کنه : «ا گرچربي خون بالاباشد مي توانم فلان غذا را بخورم يانه » و...
وقتي مهمان عزیز و متخصصی به منزل می آید، آن هم نویسنده و محقق و شاعر تورکی قاشقایی به همراه شاعر و محقق تورکی خراسانی، چاره اي جز گفتگو درمورد یکی از مهم ترین اصول زبان تورکی نيست. به مدت حدود يک ساعت افتخار داشتیم حضورگرم و صميمي شان را در منزل احساس کنیم و اين عزيزان کساني نبودند جز اساتید گرانقدر مردانی رحیمیوعرب خدری از نویسندگان و شاعران و محققین خوب زبان تورکی. گفتگویی کوتاه، صمیمی و دوستانه با ايشان در مورد قانونمندی زبان ترکی تقديم حضورتان مي شود امید که مورد توجه و پسند قرار گیرد:...
1)اشاره اي مختصر به زندگينامه شاعر و جايگاه او در دنياي شعر و ادب
« ميرالي » (اميرعليشير) متخلص به «نوايي» از بزرگترين شخصيت هاي ادبيات ترك است كه در دوران تيموريان رشد يافته و به كمال رسيده است. «نام شكوهمند وي در كنار ساير شخصيت هاي ادبي جهان از قبيل : هومر ، دانته ، شكسپير ، فردوسي ، نظامي ، مولوي ، تاگور ، لوسين ، تولستوي و ديگران قرار مي گيرد. امير نظام الدين علي شير نوايي در ماه فوريه سال 1441 ميلادي (844 هجري) در شهر هرات به دنيا آمد. نام پدرش غياث الدين كچگينه بهادر يكي از حكمرانان تيموريان بود ».
(محمد صالح راسخ يلدرم ، تاريخ و فرهنگ تركمنها ، به اهتمام ؛ عبدالعزيز عمر ، پيشاور ، 1382 ، صفحه 159 – 158)
«اميرعليشير نوايي در روزگار خود مورد توجه و احترام اعاظم دانشمندان بوده است.
تمامي مطالب زير مستند است و به منابع آنها در آخر مقاله اشاره شده است .
مولانا جلال الدين محمد بن بهاءالدين بن حسيني الخطيبي معروف به مولوي بلخي, از نوابغ جهان اسلام و آفتاب درخشان فرهنگ عرفاني و معنوي ايران است. در ششم ربيع الاول سال 604 هجري قمري(1207ميلادي)در شهر بلخ به دنيا آمد.وي از تركان خوارزمشاهي بلخ (1)است. در كودكي همراه پدرش به زيارت بيت الله رفت و پس از مراجعت از مكه مكرمه با پدرش به سرزمين آسياي صغير مهاجرت كرد (2) و در شهر قونيه مسكن گزيد. آشنايي مولوي با شمس تبريزي كه از عرفاي بنام قرن هفتم هجري است نقطه عطفي در تاريخ زندگي اين شاعر بزرگ مي باشد . محمد بن علي شمس از اهالي تبريز بود و تبار وي به تركان قبچاق مي رسيد ، چنانكه مولوي به اين موضوع تصريح دارد :
اگر خاطرات چند دهۀ خود را ورق بزنیم در نزدیکی مرز ترکمنستان وشرق دریای خزر شهری را تداعی می کنیم که نسبت به سایر بلاد کشور متمایز و از ویژگی های منحصربه فردی برخوردار بود. طراحی آن جزو مدرن ترین بافت های شهری جهان وساختمان ها و اماکن موجودش چشم هرتازه واردی را خیره می کرد. البته بقایای مانده از دهه های پیشینش هنوز هم چشم نواز و برای گردشگرانی که علاقمند به معماری وآثار تاریخی هستند بی نظیر است. در جای جای این شهر به ساختمان هایی بر می خوریم که در هیچ نقطه ای از ایران نظیر آن را سراغ نداریم. تعدادی از این اماکن و ساختمان ها از الوارها و چوب هایی با الهام از معماری کشور همسایه ترکمنستان(شوروی سابق) بنا گردیده و تعدادی دیگر نیز بوسیله آجرهایی که از دیوار تاریخی قزل آلانگ (دیوار اسکندر) استخراج شده احداث شده است. البته جای بسی تأسف است که فقر در نقطه ای ازکشور به حدی برسد که مردم با تخریب آثار تاریخی سرپناه هایی برای خود درست کنند. ریشه یابی این مسئله مجال بیشتری می خواهد اما باید به عدم توجه دولت زمان به حفظ آثار تاریخی و عدم فرهنگ سازی در حفظ آن از سوی ساکنین و حوالی اشاره کرد. چراکه این مسئله از سوی مسئولین وقت درطی دهه های قبل از انقلاب اتفاق افتاده و خیانتی عظیم را در ذهن..... ترسم نموده است.
مع الوصف برای پیشرفت یک منطقه دولت محترم برنامه هایی را پیش بینی نموده و می نماید.چه این اتفاق می تواند در مورد شهرهای بزرگ با احداث طرح های بزرگ صنعتی صورت گیرد ودر شهر های حواشی و کوچکتر که از پتانسیل های دیگری برخوردارند و زمینه های پیشرفت به نسبت سایر نقاط را ندارند می توان از بررسی منابعو ویژگی های موجود خودشان اقدام نمود.
در مورد شهر گمش تپه از شهرستان گمیشان چند طرح حائز اهمیت و کاربرد ی دراجرای برنامه های توسعه شهری و منطقه ای استان و از برنامه های سند چشم انداز دولت وجود دارد که یکی از آنها حفظ آثار فرهنگی و تاریخی و بهینه سازی بافت شهری و رسیدگی به نقاط دیدنی و گردشگری برای جذب توریست در منطقه از اهمیت زیادی برخوردار است .
سازمان میراث فرهنگی وگردشگری استان لازم است تمام همت خود را در حفظ بنا هایی که ارزش بالایی دارند بکار گیرند. البته لازم به یاد آوری است تعدادی از این ساختمان ها بعنوان میراث فرهنگی کشورثبت گردیده و جای قدردانی از مسئولین ذیربط را دارد، اما تعدادی دیگر هنوز باقی مانده و تخریب آنها لطمه بزرگی ایجاد می کند، مخصو صاََ اماکنی که تأثیر مثبتی دارند ودر حواشی خیابان های اصلی و در معرض دید قرار دارند ، ضروری است که حفظ گردند و آینده فرهنگی مردم را نجات دهند.
نويسنده: گل سا
| تاريخ: پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:,
شاگردان فارابي
-37-1 اگر چه نفوذ فلسفهي فارابي در آيندگان بسيار بود، ولي شاگردان زيادي نداشت، و از ميان چند شاگرد كه براي او ذكر كردهاند يكي: ابوزكريا يحي بن عدي المنطقي (در گذشتهي حدود 364 ه'ق') است كه به سبب ترجمهي كتب ارسطو معروف شده است. و اين ابوزكريا، شاگردي به نام: ابوسليمان محمدبن طاهربن بهرام السجستاني داشت.
فارابي و آشتي ميان حكمت و شريعت
-22-1 فارابي زماني كه ميخواهد ميان فلسفه و دين يا حكمت و شريعت توفيق دهد، رأي خود را به دو پايهي ميگذارد:
نخست آنكه ميگويد: شريعت و حكمت به اصل واحدي برميگردد چه بازگشت شريعت به وحي است و وحي از جانب خداست و بازگشت فلسفه به طبيعت است و طبيعت نيز صنع خدا و آفريدهي اوست.
دوم آنكه: پيامبر و فيلسوف هر دو معرفت را از سرچشمهي علم الهي ميگيرند، پيامبر به واسطهي جبرئيل كه حامل وحي براي اوست، و فيلسوف پس از آنكه عقل او مستفاد(42) شد معرفت را به توسط آن از عقل فعال ميگيرد. تفاوت ظاهري هم كه وجود دارد، از ميان ميرود هرگاه بدانيم كه اعتقاد فارابي براين است كه: عقول، همان فرشتگانند، و «عقل دهم» واسطهي ميان عالم بالا و عالم ماست. فرق ظاهري ميان «حكمت دان» و «پيامبر» از آنجاست كه پيامبر حقايق را به طور جلي و آشكار و به اشكال مختلف آن از عالم بالا ميگيرد و ليكن فيلسوف برخلاف او، حقايق را از قرائن و به وسيلهي استنتاج و استدلال استنباط ميكند و ميكوشد تا آنها را مجرد و عاري از متعلقات ماده در نظر گيرد.(43)
زندگي نامه(1)
-1-1 پس از روزگار ترجمهي آثار يوناني به زبان تازي، نخستين حكيم و فيلسوف جامع ايراني بدون هيچ ترديدي فارابي است.
ابونصر محمدبن طرخان بن اوزلغ فارابي، كه او را فيلسوف المسلمين نام دادهاند، بيشك يكي از بزرگترين فيلسوفان اسلام و يكي از نوابغ ايران است.
در نام و اصل و نسب و منشأ او ميان عالمان رجال اختلاف است. ابن النديم در: الفهرست، و شهر زوري در: تاريخ الحكمأ، و ابن ابي اصيبعه در: طبقات الأطبأ نسبت او را فارسي ميدانند و برخي از دانشمندان روزگار ما هم بر اين عقيدهاند.
-2-1 ما از روزگار زندگي و جريان حيات فارابي چيز زيادي نميدانيم و نيز به طور قطع و يقين نميدانيم كه سير تحصيل و كسب دانش و بينش او به چه نحوي بوده است.
اثر میرفاتح زکییف:محقق و استاد تاریخ دانشگاه غازان
ترجمه: دکتر رحمت قاضیانی
قدیمیترین ریشه های قومی انسانها معمولا از طریق زبان شناسان و با بررسی مطالعات زبانشناسان و با اضافه کردن مشاهدات باستانشناسی به ان پیدا می کنند.در علوم زبانشناسی و تاریخی مرسوم در اروپا و روسیه،که با ادعای مرکزیت برای هندواروپائی ها نوشته شده،سعی شده که تقسیم زبان اورال-التائی به زبان های التائی و اورالی از حدود ده هزار سال پیش و تقسیم زبان آلتائی به زبان های ترکی –مغولی ، منچوری و ژاپنی- کره ای از حدود شش هزار سال پیش و تقسیم زبان ترکی – مغولی به زبان های ترکی و مغولی حدود چهار هزار سال پیش اتفاق افتاده است....
نورمحمد عندلیب از نمایندگان شاخص و برجسته ادبیات کلاسیک ترکمن به شمار می رود. وی ضمن مطالعه تاریخ، زبان و ادبیات ملل شرق آفریننده و روایتگر توانای منظومه «لیلی و مجنون» است. آثار ارزشمند شاعر برای مطالعه ی تاریخ، زبان و ادبیات ترکمن در قرن 18 میراثی گرانبهاست.
نورمحمد عندلیب به تخمین در سال 1710 میلادی در منطقه «غارا مازی» از توابع شهر ییلانی ترکمنستان به دنیا آمده و در سال 1770 از دنیا رفته است. عندلیب شاعری کلاسیک و مترجمی بغایت توانا است. وی ضمن استفاده از زبان های عربی و فارسی و بعضی اشعار خود را به زبان فارسی سروده و برخی از آثار را نیز از زبان عربی به ترکمنی ترجمه کرده است.
بیر بار اکن بیر یوق اکن ، قدیم زماندا بیر پادشاه بار اکن. او پادشاه آیال ارکک دیمان، غارری آدم بولسه، چوله تاشلار اکن. بول پادشاه نینگ اوز نوکر لریندان بیرینینگ غارری آتاسی بار اکن. اول بیر گون غارری آتاسینی ارقاسینه آلیب ، بیر چوله تاشلاماق اوچین اوغرایار. باریارکا، خالص یاداب" بیر آزجیق دینج آلاین" دییب، بیر توممگینگ اوستوندا اوتوریار. شول وقت آتاسی لاح لاح ادیب گولیار.
اوندا اوغلی :
آتا ، من سنی چوله تاشلاماغا باریارین
محمد سلیمان اوغلی فضولی شرق ینگ اینگ مشهور شاعرلریدن بیری و ترک شاعرلری نینگ شیرین کلام سخنوری دیر. منبع لرنینگ کورستیشیچه فضولی میلادی 1498 نچی ییلی کربلا شهریده توغیلیب دیر. او آذربایجان ده و بغداد ده تحصیل کوریب، اوشه دور نینگ متداول علملرینی یخشی اورگه نیب دیر. یاش محمد شاعر صفتیده بغداد ده وایه گه یتدی . اونینگ فضولی تخلصی یانیگه بغدادی نسبتی نینگ قوشیلیب کیلیشی شوندن. بوله جک شاعر مکتب نی قونت اشتیاق بیلن اوقیگن.
ترجمه : در دلم عشق به جوش آمد و از دردش سوختم ، هر چه جمع كرده بودم به باد رفت و با ابر ها همآغوش شد . فلك كمرم را خم كرده و به چرخ پــيچاند . با چشم خريدار چه كسي مرا توانست ببيند ، باران هجر باريد و سيل غم مرا فرا گرفت .با سيل غم رفتم و به شهر عشق رسيدم ، در شهر عشق حيران ماندم و غريب ، خيالم را به فكر دادم و عقلم را به باد ، خنجر عشق را كشيدم و دل هجران را بريدم ، شهره عالم شدم زير آفتاب خشكيدم . ...
ترجمه : در اين سراي باقي دوستان واقعي كم نمي شوند ليكن دوستي كار پــنهاني است . براي كساني كه دوست مي شوند اين دو حرف نشانه اي است : آنكه عشق تمام وجودش را احاطه كرده ديدگان نمناكي دارد .
ترجمه : اي مختومقلي ؛ عشق بسان ميداني است كه تنها جان در آن توانسته جاي گيرد و آن هم مهماني بيش نيست ، عاقبت روزي خواهد رسيد كه صاحب اصليش آن را نيز خواهد گرفت .
گر عمر بشد عمر دگر داد خدا گر عمر فنا بمرد نك عمر بقا
عشق آبحياتست در اين آب در آ هر قطره از اين بحر حياتست جدا
تولد یعنی چشم را به جهان گشودن ، انسان یک بار چشم را به جهان می گشاید و یک بار هم فرو می بندد . متولد شدن یک انسان برابر است با تحمل نرمی و ملاطفت ها و سختی های روزگار . کسانی از زندگی بهره بیشتری عایدشان می شود که سختی و مرارت بیشتری را متحمل شوند تا شاید آسایش نسبی نصیبشان شود چه در این جهان یا دنیایی دیگر . افراد شهیر جزو کسانی هستند که در دوران زندگی مرارت می کشند و ار خود اثری بر جای می گذارند . یعنی زیستن را نه برای خود بلکه برای دیگران وقف می کنند و راه را برایشان هموار می نمایند . از جمله شخصیتی چون حافظ با شب زنده داری هایش اثری را خلق می کند که تا امروز و فرداهای دیگر یاد و نامشان را زنده می کند و مولانا همچنین و دیگرانی که در اذهان مردم همچون چراغی نورافشانی می کنند . اینها نیز یک بار چشم گشودند و بعد از حیات خودشان چشم های دیگران را منور کردند و چراغهای راهی برای آنها شدند . ...
در نگنجد عشق در گفت و شنيد عشق دريايي است عمقش ناپــديد
هر چه گويم عشق را شرح و بيان چون به عشق آيم خجل گردم از آن
چون قلم اندر نوشتن مي شتافت چون به عشق آمد قلم بر خود شكافت
آنچه درباره عشق گفته شده بي شمار است ، كتابهاي زيادي نوشته و نظريه هاي متعددي داده شده است . اما آنچه مسلم است اين كه تعريف دقيق و جامعي از آن بعمل نيامده و هر كس بر اساس برداشت شخصي مطلبي را عنوان نموده است . خوزه اورتگاي گاست مي نويسد : « عشق كوشش قاصدانه ومستمر به زنده نگاهداشتن چيزي غير از خود ماست . ...
دوست نزدیک ومعاصر سیدی ، قربان دوردی ذلیلی ( 1795- 1850 م ) یکی از شعرای برجسته این دوره است که مؤلف اشعار اجتماعی وعاشقانه زیاد میباشد. او خواهرزاده شاعر بزرگ ترکمن مخدومقلی فراغی بوده ودرسال 1795 میلادی ( 1220 هـ ق ) متولد شده است. ذلیلی تحصیلات خودرا در مدرسه ” شیرغازی ” خیوه به اکمال رسانیده ودرتاریخ ادبیات ترکمن یکی ازشعرای خوش قریحه وبا استعداد محسوب میشود...
ملانفس که در ادبیات ترکمن به عنوان «سلطان سرزمین عشق» شهرت یافته، در اوایل قرن 19 میلادی (1810م) در میان ترکمن های تکه از طایفه وکیل و تیره یازی در حوالی شهر سرخس به دنیا آمد. در مورد سال ولادت و حتی زادگاه وی اختلاف نظر بسیار است.
پدرش قادیر بردی (ملا قاراش)، ملایی مکتب خوانده بود، ملانفس نیز در مکتب خانه محلی سواد آموخت و با تشویق پدر در مدارس مرو و سپس در بخارا تحصیلات خود را ادامه داد. در آغاز او در یکی از دهات ناحیه مرو معلم مدرسه بود و بعدها بازرس مدارس شد.
مطالعات ملانفس در ادبیات ترکی، باعث انس و آشنایی وی با آثار نوایی، فضولی و صیادی گردید. همچنین تحصیل در شهر بخارا وی را با ادبیات فارسی و بویژه سروده های امیر خسرو دهلوی، مولوی و حافظ آشنا ساخت....
نورمحمد عندلیب از نمایندگان شاخص و برجسته ادبیات کلاسیک ترکمن به شمار می رود. وی ضمن مطالعه تاریخ، زبان و ادبیات ملل شرق آفریننده و روایتگر توانای منظومه «لیلی و مجنون» است. آثار ارزشمند شاعر برای مطالعه ی تاریخ، زبان و ادبیات ترکمن در قرن 18 میراثی گرانبهاست.
نورمحمد عندلیب به تخمین در سال 1710 میلادی در منطقه «غارا مازی» از توابع شهر ییلانی ترکمنستان به دنیا آمده و در سال 1770 از دنیا رفته است. عندلیب شاعری کلاسیک و مترجمی بغایت توانا است. وی ضمن استفاده از زبان های عربی و فارسی و بعضی اشعار خود را به زبان فارسی سروده و برخی از آثار را نیز از زبان عربی به ترکمنی ترجمه کرده است...
متأسفانه در دوران پهلوی،به پیروی از افکار ملی گرایانه افراطی و
شوونیستی بیش از نیم قرن در این باب سیاست جبر و تحمیل اعمال شد و از چاپ و انتشار
هر گونه کتاب تورکی جلوگیری به عمل آمد و زبان فارسی هم بصورت زبان انحصاری دولتی و
تحمیلی در آمد!در نتیجه این سو ء تدبیر و انحصار طلبی و سیاست زور گویی،زبانهای غیر
فارسی مردم ایران،بویژه تورکی رسما” ممنوع شد.البته اینگونه رویه و اعمال غیر
انسانی و ضد مردمی بدون واکنش نماند و در مردمی که زبانشان ممنوع اعلام شده بود عکس
العمل هایی نا مطبوع و گاهی کینه و نفرت برانگیخت و خواه و نا خواه از شیرینی لهجه
فارسی هم در مذاق آنها کاسته شد!؟
سلطان محمد فاتح هفتمین و قدرتمندترین سلطان از تبار ترکمنان عثمانی میباشد .
در سال 1453 میلادی سلطان محمد فاتح با تجهیز و تدارک سپاهی بزرگ و مجهز و دلاور رهسپار فتح بزرگترین و قویترین پایگاه مسیحیت و ابرقدرت روم شرقی یعنی شهر قسطنطنیه(استانبول فعلی) شده و این شهر را پس از 53 روز محاصره و ر شادت بینظیر که شرح آن در این مجال اندک ممکن نیست , فتح نموده و امپراتور روم نیز بهمراه عده ی بیشماری از جنگجویان و شوالیه های منتخب کشته میشود و پس از 2000 سال پرچم اسلام بر فراز این شهر به احتزاز در آمده و افتخاری دیگر برای ملت ترکمن اینکه اولین اذان پس از فتح قسطنطنه توسط یک جوان دلاور ترکمن بر فراز بلندترین بنای شهر به صدا در میآید , در وصف شکوه و قدرتمندی شهر قسطنطنیه همین بس که در آن زمان نقل قولی رایج بوده به این مضمون که اگر همه ی جهان یک دولت شود قسطنطنیه پایتخت آن خواهد بود .با توجه به وعده ی پیامبر اسلام مبنی بر اینکه فاتحان قسطنطنیه-روم بهترین سرداران و سربازان اسلام هستند , سلاطین و امرای بسیاری از صدر اسلام تا آن زمان برای تحقق وعده ی نبوی و کسب این افتخار بزرگ اقدام به محاصره ی این شهر نموده بودند که بالاخره این افتخار نصیب سردار و سلطانی از تبار پاک ترکمن شد . نمایان شدن مزار مطهر ابو ایوب انصاری صحابه ی معروف و بزرگ پیامبر اسلام که در اصنای اولین محاصره ی این شهر در سال 51 هجری به شهادت رسیده و در پای دیوار دفاعی شهر به خاک سپرده شده بود از دیگر وقایع بزرگ این حماسه میباشد . سلطان محمد فاتح از نظر شخصیتی و به نص تاریخ همانند همه ی اجداد ترکمن فردی شجاع , دانشمند , معتقد و پرهیزگار بوده و رفتار انسانی وی با مردم و اسرا برگ زرینی در فتوحات و جنگهای تاریخ میباشد . این جنگ و فتح بزرگ یکی از وقایع مهم و عوض کننده ی مسیر تاریخ جهان میباشد . در این پیکار و فتح بزرگ تعداد زیادی از دلاوران , امرا و بزرگان ترکمن و غیر ترکمن به شهادت میرسند . روحشان شاد و یاد و نامشان گرامی . « منبع : سایت یگیت »
نويسنده: گل سا
| تاريخ: چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:,
1190- 1260 هجری قمری، 1770- 1840 میلادی.
كمینه یكی از شعرای بزرگ تركمن می باشد، او به سال 1190 هجری قمری در ناحیه سرخس و در خانواده فقیری به دنیا می آید و زندگانی خود را با رنج و مشقت زیادی می گذراند، نام شاعر محمد ولی ( مآمد ولی ) و كمینه لقب اوست، لقب كمینه را شاعر به این خاطر برای خود برگزیده است كه خود را از همه كمتر و كوچكتر می دانسته است. او تحصیلات ابتدایی خود را در مكتب خانه های سرخس به پایان رسانیده و سپس در خیوه و بخارا به تحصیلات عالیه می پردازد و یكی از افراد فاضل و در عین حال خوش سیمای زمان خود محسوب می شود. كمینه اولین بار با دختری به نام (قربان بخت) ازدواج می كند، قربان بخت پس از 29 سال زندگی با شاعر از دنیا می رود و این فقدان به شاعر بسی ناگوار می آید و به همین مناسبت در شعری با عنوان (باریندا ) نهایت اندوه و تالم خود را ابراز می دارد:
بیركم اوتوزییل دیر سوروشدیم دوران
یارسن سیز گره كمز بوفانی جهان
كمینه باردینگ طاووس دك هر یان
ایندی شادلیق یوقدور دنیا باریندا
ترجمه :
بیست ونه سال با تو به سر بردم
بدون تو این جهان فانی برایم ارزشی ندارد
كمینه، مانند طاووس به هر طرف می رفتی
دیگر در این دنیا برایت شادی نخواهد بود
رنج و عذاب روحی كه شاعر مدت ها گرفتار آن بود ، سبب تحلیل رفتن نیروی جسمانی او می شود. شاعر سپس با زنی به نام (خینای ماما ) ازدواج می كند او نیز پس از مدتی از دنیا می رود. بالاخره شاعر برای سومین بار زنی به نام (جما گل) را به همسری انتخاب می كند و تا آخر عمر با او زندگی می كند....
اسماعیل سالاریان مقدمه : زبان اولین وسیله ارتباطی انسانهاست،كه وظیفه اصلی آن برقراری ارتباط كلامی است. اما وظیفه فرعی دیگری را نیز بردوش می كشد كه بعضا مهمتراز وظیفه اول می باشد و آن تشكیل یكی از پایه های هویت ملی و شخصیت فرهنگی اقوام بشری است. در هر زبانی معمولا یك زبان مادر وجود دارد كه شاخه هایی به نام لهجه از آن انشعاب یافته است. یادگیری زبان مادری برهمه گویندگان آن زبان فرض مسلم می باشد. چرا كه بدون آن پایه های هویت و شخصیت فرهنگی افراد و به تبع آن جامعه به طور ناقص شكل می گیرد. دراین پست کلیات زبان ترکی مورد تحقیق و بررسی قرار داده ایم، امید است مورد استفاده قرارگیرد.
زبان / Dil
زبان یک پدیده ی طبیعی، اجتماعی است و به عنوان ابزاری برای تبادل فکر و احساس استفاده بکار می رود. زبان پایه و اساس فرهنگ و تفکر بشر است بطوریکه، انسان اول زبان را یاد می گیرد و بعد در همان زبان فکر می کند و به وسیله ی همان زبان افکار و علوم خود را به نسل های بعد منتقل و هدیه می دهد .
زبان نمایانگر تفکر افرادی است که به آن زبان تکلم و فکر می کنند و در هرزبان، هر کلمه برای خود یک کتاب تاریخ است که اگر آنرا بشکافیم خواهیم دید که چرا اصلا یک کلمه متولد شده و اعتقاد افرادی که این کلمه را خلق کرده اند چه بوده و بسیاری از امور دیگر .
زبان مانند هر موجود زنده ، دارای تکامل و پویایی است و از ابتدایی ترین صداها شروع شده و به هجا و کلمه ها تبدیل می شود و در طول قرن ها اندک اندک ساختار خود را تکمیل می نماید و این موضوع بدیهی است که هرچه عمر یک زبان بیشتر باشد توانمند تر است ....
با توجه به این مسائل كوشش كرده ایم از میان منابع و مآخذ موجود مطالبی كلّی و خالی از تعصبات را انتخاب كرده و بطور خلاصه ارائه دهیم. اكثریت مطالب این بخش از سه كتاب زیر گرفته شده است:
1- تركمن های جهان ، م ، دردیف ، س ، قادیرف ، 1991 (به زبان تركمنی)
2- تاریخ مختصر تركمن ، و ، مینورسكی ، 1960 (انگلیسی)
3- اقوام مسلمان اتحاد شوروی ، شیرین آكینر ، ترجمه محمد حسین آریا ، 1367 در این فصل كه به معرفی تركمنها اختصاص دارد مسائلی از قبیل: توزیع جغرافیایی جمعیتی، وجه تسمیه و تاریخچه پیدایش و شكل گیری قومی تركمن ها بررسی خواهد شد.
توزیع جغرافیایی – جمعیتی تركمن ها
در حال حاضر نزدیك به پنج میلیون تركمن در نقاط مختلف جهان زندگی می كنند. تاریخ جدا شدن بسیاری از اینها به گذشته خیلی دور و به دوره های قبل از تشكیل دولت سلجوقی می رسد و برای همین انتساب عنوان تركمن به بسیاری از این ها فقط و فقط به دلایل تاریخی استوار است و بیشتر مظاهر تركمن بودن آنها از بین رفته است.
مراكز عمده اسكان تركمن ها عبارتند از: تركمنستان، ایران، افغانستان، عراق، تركیه، اردن، سوریه و چین.
با توجه به فقدان اطلاعات دقیق در خصوص تركمن های اكثریت این مناطق بحث اصلی را به تركمن های تركمنستان سوق می دهیم و در خصوص سایر مناطق تنها به دادن آمار جمعیتی بسنده می كنیم.
تركمستان
جمهوری تركمنستان در جنوب غربی آسیای میانه و در منطقه صحرا واقع شده است، از غرب به دریای خزر، از جنوب به ایران، از جنوب شرقی به افغانستان، از شمال به قزاقستان و از شمال شرقی به ازبكستان محدود است. مساحت كل آن 488100 كیلومتر مربع است.
مركز تركمنستان عشق آباد نام دارد و مرو، چهارجوی، داش حوض، نبیت داغ و كراسنوودسك از شهرهای بزرگ این جمهوری هستند. ...
اسکی بیر پنجره آچیلدی و آردندان یامالی و کول رنگلی یالیقلی عیالینگ یوزی گوریندی. قورقی دولی گوزلری بیلن کوچا غارادی. کوچانینگ ایکی طرفینا گوز گزدیردی. بیر ذاتی آختاردیغی بللی تی. سونگ گوزلری بیر نقطه دا دوریب غالدی.
ـ دوران ! . . . . دوران ! . . . اوغلیم گیل ناهار تیار بولدی.
اسکی و توپراق رنگلی کوینکلی ، اللری یاریلیب کیچی یارالاری بولان و آرریقلیقدان شمالینگ اوسیشیندا یقیلار یال...ی وضعیته گلن سککیز یاشینداقی بیر چاغا دوستلاری بیلن دالک اوینیورتی. باشینی گوتردی و آغزینی غیشاردیپ معصوم گوزلری بیلن آچیلان پنجرا باقدی. گوزلرینی کیچیلتتی:
ـ بولیور انه ، شو گزک غوتارسین، گلن.
سونگ بیرآز تردد اتدی. یانگاداننان پنجرا باقدی. انه سی دردلی گوزلر بیلن اونگا باقیورتی:
ـ انه ، ناما بیشیردینگ ؟
ـ آش بشیردیم اوغلیم ، گیل.
ـ اووف ، من ایجکدال انه.
ـ گیل اوغلیم شکرسیز بولما. تیز گیل ناهار سویجاق.
بو گزک دوران انه سینینگ سوزلرینی اشیتمه دیک یالی اوز اوینینا دوام اتدی. پنجره گورریلتیلی و عذاب بریجی بیر سس بیلن غاپاندی. عیالینگ گوزلرینی یاش ساریپتی. یانداقی تاما گیتدی و آغلار شکل دا سسی چیقدی :
ـ کاشکی آتانگ دیری بولساتی اوغلیم ، تا ناما استه سنگ بشیریب بیلسمتیم.
سوزی تامینگ ایچینده یانقیلاندی و یتیب گیتدی. آغلایشینی هیچ کیم اشیتمه دی. اصلیندا سسیز آغلیورتی. ییللاردان باری سسیز آغلیورتی . . .
در خصوص رایج ترین ساز قوم ترکمن یعنی «دوتار» و اینکه چه وقت و بر چه پایه و اساسی بوجود آمده بلحاظ علمی هنوز اطلاعات تاریخی روشنی وجود ندارد. در پاسخ به این سئوال، خوانندگان و نوازندگان روایتی را که نسل اندر نسل حفظ کرده اند تعریف می کنند: اول بار شخص به نام «بابا قاممار» که مهتر اسب حضرت علی (ع) بوده دوتار را ساخته است، این روایت توسط خواننده ی مشهور ترکمن «شوکور باخشی» و نیز فیلسوف یونان باستان افلاطون نقل شده است. روایتی دیگر نیز در تألیف «ب. بلیاف» بنام «ساز ترکمن» آورده شده است. در بین مردم این روایات در حقیقت توسط مردم و در پاسخ به سئوال چکونگی خلق دوتار فراهم آمده است سخن گزافی نخواهد بود. در میان آسیای میانه ساز «دوتار» از اعصار پیشین وجود داشته. این خود به تنهایی گویای حقیقتی انکار ناپذیر می باشد. چنانچه دلایل علمی کافی نیز برای اثبات این ادعّا در دسترس نباشد امّا روایت های نقل شده از افلاطون (٤٢٧-٣٤٧ ق.م) و فیثاغورث در باب خلق دوتار، پایه ی محکمی ایجاد می کند.
سند پایه ای دیگر مربوط به شاعر قرن هجده ترکمن غایب نظر غایبی است که برای استخلاص تعدادی شاعر و نوازنده از مجازات مرگ، در پیشگاه امیر بخارا شعر معروف خود را با مضمون ذیل قرائت کرد:
ساز بیلن صحبتی یامان دییمأنگ لر
آدام حوّا دونیأ ایننده باردیر
ترجمه:« ساز و آواز را منکر نشوید – که قدمتی تا خلق آدم و حوّا دارد»...
محمد طرحان ابن اوزلئق معروف به ابونصر فارابی از جمله نادر عارفانی
است که آثار ارزشمند و روایات زیادی از او باقی مانده است. او در سال ۸۷۰ میلادی در واسیج یکی از روستاهای فاراب واقع در بین مرز ترکمنستان و ازبکستان کنونی می باشد، متولّد شده است. او تحصیلات خودرا در بغداد باتمام میرساند و تمام علوم ایّام خودرا فرا میگیرد. ... روایتی از او باقیست که او در بغداد نوعی ...از آلت موسیقی را از روی دوتار ابداع میکند و با آن در یکی از مجالس خلیفه بغداد در حضور او مقامی از مقامات ترکمنی را می نوازد که همه مدعوینی که در مجلس حضور داشتند بخواب فرو میروند. " او هیچ وقت دون ترکمنی (عبا) را از تن خود بیرون نیانداخته است. پوشش ترکمنی خود را همیشه حفظ نموده است.
فارابی دوتار را به دو نوع تقسیم بندی میکند که یکی دوتار خراسان نام دارد که همان دوتارهای کنونی ترکمنی است و دیگری دوتار بغداد می باشد که آنرا بدست خود در بغداد ابداع کرده است.
فارابی تركمن بود و در عراق تحصیل كرد و با آنكه شهرتش بیشتر در فلسفه بود، به عنوان یك نظریّهپرداز در موسیقی نیز پیشوای همگان محسوب میشد، و شهرتش در این باره به ویژه ناشی از اثرش بود كه كتاب الموسیقی الكبیر نام داشت و خود بزرگترین اثر در باب موسیقی تا زمان فارابی بود. میگوید تقریباً تمام آثار یونانی در زمینهی موسیقی را پیش از او به عربی برگردانده بودند، و او بیشتر آنها را مطالعه كرد، گو آنكه از هیچ یك نامی نمیبرد. مگر از اثر تمیستیوس Themistius . فارابی نوازنده نیز بود، برخلاف تمیستیوس كه موسیقی نمینواخت؛ و هر چند بیشتر مباحث نظریش مبتنی بر آراء نویسندگان یونانی بود. با این همه از جنبهی علمی مطالب اصیل فراوانی را فراهم آورد كه در هیچ جای دیگر یافت نمیتواند شد، به ویژه در توصیفاتی كه از آلات موسیقی رایج در میان اعراب به دست داده است. فارابی در علوم ریاضی فیزیك احاطهی كامل داشت،...
محمود بن حسین بن محمد کاشغری پدر ادبیات ترک واولین کسی است که در مورد تاریخ فرهنگ اقوام ولهجه های ترکی مقالات علمی جالبی جمع آوری نموده است.وی در سال1008میلادی در شهر بارسخان در جنوب قزاقستان در کنار دریاچه ایسیق کول(دریاچه گرم)از پدر و مادری قزاق به دنیا آمد.اجداد وی جز خاناتی بودند که در جنوب قزاقستان (ژته سو)زندگی میکردنددر قرنی که وی در آن زندگی میکرد به قرن ترکان نیز نامیده شده است و باعث شده بود که زبان ترکی جای زبان فارسی به عنوان زبان میانجی را بگیرد.در این قرن ترکان سلجوقی بر ایران و آناتولی و عراق وترکان خلج بر هندوستان و مملوکان ترک بر مصر و شمال آفریقا و ترکان قره خانی بر خوارزم و آسیای میانه و ترکستان شرقی حکومت میکردند.در این سالها با حمایت قره خانیان چندین کتاب مانند حکمت خواجه احمدیاسوی کتاب قوتاد کوبلیک یوسف بلاساغونی و کتاب جواهر فقه اللغت ترکی محمود کاشغری نوشته شدند که همگی جز شاهکارهای ادبیات جهان میباشد.
دربارۀ موضوعاتی چون تبار، محل وتاریخ تولد و تحصیل محمود کاشغری که یکی از اولین پژوهشگران زبان تورکی تا به امروز و یکی از اولین بنیانگذاران رشتۀ علمی تورکولوژی محسوب می شود و همچنین تألیف اثر معروفش دیوان لغاتالترک و محل تألیف آن و فعالیتهای اواخر حیاتش و مزارش، محققان زیادی پژوهشهای علمی زیادی از زمان پیدا شدن دیوان لغاتالترک تا به امروز انجام دادهاند.
اما علیرغم این همه پژوهش، بعضی حقایق درباره زندگی و اثر محمود کاشغری به طور قطعی روشن نشده و بحث و مجادلهها بر سر این موضوعات هنوز ادامه دارد. در این مقاله با استفاده از سر نخهایی که محمود کاشغری درباره خود و در اثر معروفش دیوان لغاتالترک آورده و بر اساس اسناد به دست آمده در کاشغر که به زبان تورکی بوده و در رابطه با او میباشند و با ارائه سایر مستندات، موضوعاتی چون تبار، زندگی، تحصیل، شخصیت، آثار و مرگ و مزار او روشن تر خواهد شد....
و امبری در سال 1281 ه.ق در سفرنامه خود در خانات آسیای میانه در مورد تقسیمات عشیرتی ترکمن ها چنین می نویسد: ترکمن ها بنابر قدیمی ترین روایات خود نژادهای مختلف خود را خلق (به زبان عربی مردم) می نامند و این خلقها را چنین اسم گذاری کرده اند:
1- چاودور 2- ارساری (ارزاری) 3- آل علی 4- قره 5- سالور 6- ساریق 7- تکه 8- گوگلان 9- یموت
یموت
یموت ها از نسل یموت، فرزند قلمی فرزند بردی فرزند اغورجیک هستند. یموت دارای سه پسر به نام های قتلی تمور، جد مشترک یموت های گرگان و اوتلی تمور، جد مشترک یموت های خیوه و اوساق بود. یموت هایی که در ایران زندگی می کنند از یموت های گرگان هستند.
یموت ها به دو دسته چمور و چاروا تقسیم می شوند. چمور یا کشاورزان قبیله مقر ثابتی دارند و چادر های خود را به ندرت انتقال می دهند و اگر انتقال بدهند، در حدود معین است.
چاروا یا بادیه نشین، بنا بر فصول سال محل چادرشان را تغییر می دهند تا برای گله و اسب و شتر خود چراگاه پیدا کنند، چارواها چون در محل ثابتی توقف نمی کنند و غالبا دور از یکدیگر زیست می کنند. معمولا در طرف شمال در حدود اترک به سر می برند و غالبا به خاک روسیه می روند ولی باز به گرگان و نواحی اترک بر می گردند تا محصولشان را درو کنند و در زیرزمینها انبار کنند. یموت ها اکنون در صحرای گرگان، حدود استرآباد و برخی در خوارزم ساکنند....
در نیمه دوم قرن هفده و اوایل قرن هیجدهم میلادی در زمان قادر خان (خان ایل گوگلان) شخصی به نام مختومقلی یوناچی (1654 – 1720 م) جد مختومقلی فراغی زندگی می کرد. یوناچی پیشه آهنگری و زرگری داشت. او صاحب فرزندی شد که به نام پدر متوفای یوناچی، دولت محمد مسمی گردید. وجه شهرت دولت محمد به قری ملا نیز بدین خاطر بود که پدرش یوناچی در سن پیری صاحب فرزند شده بود. یوناچی جد مختومقلی فراغی دستی در شعر و شاعری داشته است اما آثار باقی مانده او بسیار کم است.
دولت محمد یکی از علمای بزرگ و مورد احترام و طرف مشورت ایلات زمانه خود محسوب می شد و با تخلص آزادی آثار پر ارجی را به وجود آورده است. دولت محمد آزادی در 1700 میلادی متولد و در 60 سالگی وفات یافت و مختومقلی فراغی در مرثیه پدر به نام «آتامینگ» به سن فوت پدر اشاره می کند. آزادی همسری به نام ارازگل داشته و صاحب 6 فرزند بود و مختومقلی فراغی فرزند سومین ایشان بود.
تولد وی در در سال 1733 م و وفاتش 1790م ذکر شده است، لیکن اخیرا دست نوشته ای پیدا شده است که گویا در آن مختومقلی با «ذنوبی» شاعر معروف در سال 1797 م مناظره شاعرانه داشته است. اگر بتوان با تکیه به این سند قضاوت کرد وفات وی حداقل هفت سال دیرتر یعنی سال 1797 یا بعد از آن باید باشد....
به وبلاگ من خوش آمدید.این وبلاگ در راستای ارج نهادن به شخصیت هایی که در تاریخ و فرهنگ ترکمن همت نمودند فعالیت می کند و سعی می کند تا خوانندگان عزیز را با بخشی از اصالت قومی ترکمنها آشنا نماید . بی شک در این راه قصوراتی نیز خواهد بود ، از تمامی صاحبنظران و اهل فن استمداد راهنمایی دارم .